کد خبر : 1386
تاریخ انتشار : یکشنبه 12 می 2019 - 14:59

گشت «ساسی مانکن»!

به گزارش صدای مغان به تحلیلی بهار نیوز ؛چند روزی است انتشار ویدئوهایی از برخی مدارس خبرساز شده است. ویدئوهایی که در آن دانش‌آموزان با آهنگی که مدتی است فراگیر شده هم‌خوانی می‌کنند و مشغول جشن و پایکوبی هستند. روز گذشته سخنگوی آموزش و پرورش تهران در نخستین واکنش از سوی وزارت آموزش‌وپرورش اعلام کرد

گشت «ساسی مانکن»!
به گزارش صدای مغان به تحلیلی بهار نیوز ؛چند روزی است انتشار ویدئوهایی از برخی مدارس خبرساز شده است. ویدئوهایی که در آن دانش‌آموزان با آهنگی که مدتی است فراگیر شده هم‌خوانی می‌کنند و مشغول جشن و پایکوبی هستند.
روز گذشته سخنگوی آموزش و پرورش تهران در نخستین واکنش از سوی وزارت آموزش‌وپرورش اعلام کرد پخش “موسیقی‌های غیرمجاز” خلاف قانون است و با این مدارس برخورد خواهد شد.

علی مطهری، نایب رییس مجلس نیز در واکنشی عجیب خواستار برکناری مدیران این مدارس شد. اگر چنین واکنش‌هایی ادامه پیدا کند بعید نیست گشت ساسی مانکن نیز به راه بیفتد و با هر فردی که آهنگ او را گوش می‌دهد برخورد کند! مشکل کجاست و علت این نوع مواجهه مسئولان با مسائل فرهنگی و اجتماعی چیست؟ برای یافتن پاسخ این پرسش لازم است به چند نکته توجه نشان دهیم:

۱. غلبه سیاست: شاید اگر رنگ سیاست در جامعه ایرانی رنگ غالب نبود آن‌گاه الگوی تصمیم‌گیری‌ها در حوزه مسائل اجتماعی نیز شکلی دیگر بود. توضیح بیشتر آن که کسر قابل توجهی از مسئولان تصور می‌کنند گامی کوچک در مسیر تغییر چارچوب‌های رسمی حرکتی به سمت براندازی نظام سیاسی مستقر است و به همین دلیل از همراهی با تغییراتی که در متن جامعه با سرعت بالایی در حال رخ دادن است جا می‌مانند. آن چه نگران‌کننده‌تر است آن که آن‌ها این عقب‌ماندگی را نه تنها درک نمی‌کنند بلکه سعی می‌کنند با برخورد قهری که ناشی از سیاست‌زدگی است در برابر چنین تغییراتی از خود مقاومتی بی حاصل نشان دهند.

۲. شکاف نسلی: با نگاهی به میانگین سنی تصمیم‌گیران کشور شاهد آن هستیم که میان آنان و کودکان و نوجوانانی که شادمانی صادقانه خود را در این ویدئوها به نمایش می‌گذارند چندین نسل فاصله وجود دارد. مشکل بزرگتر آن جایی است که حتی اغلب آن نسلی از مدیریت که مدیران جوان خوانده می‌شوند هم از نظر اندیشه‌ای دچار پیر فکری هستند و توانایی درک خواسته‌ها و مطالبات نسل تازه و متولدین دهه هشتاد و نود و حتی دهه هفتادی‌ها را هم ندارند. چنین شکاف نسلی میان مسئولان و این بخش از جامعه سبب آن می‌شود که هنوز در ذهن مسئولان مفاهیم مثل موسیقی مجاز و موسیقی غیرمجاز وجود دارد در حالی که برای نوجوانِ امروز که طیف گسترده‌ای از انتخاب‌هایی که جهان شبکه شده امروز در اختیارش می‌گذارد پیش روی خود می‌بیند تقسیم‌بندی هنر به مجاز و غیرمجاز شبیه شوخی است.

۳. به رسمیت نشناختن شادی : برخی با بررسی آنچه این دانش‌آموزان با شنیدن آن به وجد آمده‌اند و مشغول رقص و پایکوبی شدند نسبت به کیفیت شعر و موسیقی آن معترضند و می‌گویند چرا کودکان و نوجوانان به سمت چنین موسیقی‌های بی کیفیتی می‌روند. میان این گروه از منتقدان با آنان که خواستار برخورد قهری هستند تفاوت‌هایی وجود دارد اما این هر دو گروه در یک موضوع مشترک هستند و آن نقطه مشترک اینجاست که به جای گرفتن انگشت متهم به سمت خود، دانش‌آموزان نوجوان را متهم می‌کنند که چرا به سمت این خوراک فرهنگی می‌روند.

پرسشی که باید از این گروه از منتقدان پرسید آن است که در چند دهه اخیر چه محصول فرهنگی متناسب با روحیه شادی‌جو و فعال نوجوانان تولید کرده‌اید که حالا انتظار دارید آن دختر و پسر دهه هشتادی و نودی به سمت یک موسیقی بی کیفیت نرود؟ آیا اساساً مقوله شادی اجتماعی را به رسمیت شناخته‌ایم؟!

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.